پدربزرگ و پدر استاد غلامیان اصالتشان به منطقه تربت جام خراسان برمیگردد، اما خودش مرداد ماه 1340 در محله طلاب مشهد دیده به جهان گشود و با گذشت 61 سال هنوز هم در همان محله طلاب سکونت دارد.
به همراه شاگردان دانش آموز استاد غلامیان در مرکز آفرینش و پژوهشهای هنری مصلی مشهد پای صحبتهای او مینشینم، او میگوید: پدرم تاجر بود و قالیچه و دیگر محصولات صنایعدستی را از شهرستان تربتجام و مشهد خریداری و به تهران میبرد اما روزگار بر وفق مرادش نبود و در کار تجارت ورشکسته شد، به ناچار فرزندان باید به او کمک میکردیم.
آغاز گوهرتراشی از 8 سالگی
ما خانوادهای پر جمعیت با 6 برادر و یک خواهر هستیم که من پسر دوم هستم، پدرم به ناچار من و برادر بزرگترم را که آن موقع او 11 سال و من 8 سال داشتم را به کارگاه گوهرتراشی و انگشترسازی برد، من در بخش گوهرتراشی و برادرم در بخش انگشترسازی مشغول به کار شد که سرانجام گوهر تراشی و انگشترساز شدیم.
غلامرضا آن روزها با شور و شوق فراوان گوهرتراشی میکرد و برای یک هفته 5 ریال دستمزد دریافت میکرد، و برادرش که بزرگتر بود 10 ریال (یک تومان) دستمزد داشت، او تا 14 سالگی در این مغازه کار کرد اما همه این سالها در حال برنامهریزی برای استقلال و راهاندازی کسب و کار برای خودش بود.
استقلال در گوهرتراشی با خرید دستگاه و استقرار در زیر زمین منزل پدری
استاد غلامیان میگوید: طی این سالها روزانه 2 تا 3 ساعت و روزهای جمعه از صبح تا شب اضافهکاری میکردم و حقوق اضافهکاری را پس انداز میکردم، پس اندازم به 350 تومان که رسید یک دستگاه گوهرتراشی را از استادم خریدم و گوهرتراشی را در منزل آغاز کردم. البته منزل پدرم حدود 150 متر مربع زمین بود که فقط دو اتاق داشت یک اتاق زیر زمین و یک اتاق در طبقه همکف بود، دستگاه را در طبقه زیرزمین مستقر کردم، البته همین زیر زمین اتاق نشیمن هم بود، روزها در این اتاق حدود 12 متر مربعی کار میکردیم و شبها میخوابیدم.
او با اشاره به این که چندین سال زندگی بر همین مدار بود و سخت کار میکردم، ادامه میدهد: تا قبل از پیروزی انقلاب اسلامی این وضعیت ادامه داشت تا اینکه به مرور اوضاع اقتصادی خانواده بهتر شد و چند اتاق دیگر هم ساختیم و یخچال، گاز و دیگر وسایل هم خریداری کردیم.
اعزام به جبهه در سال 61 و دو سال خدمت در لشکر 21 حمزه تهران
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به بسیج رفتم و همکاری با بسیج تا سال 61 ادامه داشت، دیگر کار گوهر تراشی را تعطیل کردم و به جبهه اعزام شدم و مدت دوسال در رسته تانک در لشکر 21 حمزه تهران خدمت کردم و سال 63 به مشهد برگشتم و کار گوهرتراشی را دوباره آغاز کردم، همان سال نیز ازدواج کردم که حاصل ازدواجم دو پسر ویک دختر است، هر دو پسرم اگر چه در رشتههای مختلف دانشگاهی درس خواندهاند اما گوهرتراشی را از همان کودکی یاد گرفتند و اکنون مغازه ام در بازار رضا را به آنها سپرده ام.
آغاز دوباره گوهرتراشی در مغازه اجارهای
استاد غلامیان دوباره به آنچه عشق میورزید، روی آورد البته این بار آغازی متفاوت داشت، استاد غلامیان میگوید: مغازهای را در منطقه طلاب مشهد اجاره کردم و چهار برادرم را نیز با خودم در این مغازه مشغول به کار کردم، مدت شش سال در این مغازه کار کردم و البته بخشی از درآمدم را پسانداز کردم و مغازهای را در بازار رضا مشهد اجاره کردم. البته مدت دوسال شبانهروزی در این مغاز کار کردم مغازهای خریداری کردم و حدود دو سال بعد نیز این شرایط ادامه داشت تا این که برای خرید لوازم به هند سفر کردم که تجربیات زیادی از این سفر بدست آوردم.
دعوت به نمایشگاههای مهم داخلی و خارجی
استاد غلامیان از اواسط دهه 70 جایگاهی دربین گوهرتراشان کشور داشت و به عنوان گوهرتراش دعوت میشد، او درباره مهمترین نمایشگاههای و همایشهای دعوت شده میگوید: سال 77 به کاخ موزه نیاوران دعوت شدم و نمایشگاه سنگهای به عنوان گوهرتراش حضور داشتم، سال 80 نیز به دانشگاه اصفهان دعوت شدم و سال 95 نیز به عمان دعوت و در آنجا جزو 13 هنرمند برتر انتخاب شدم.
این گوهرتراش پیشکسوت علاقهای خاص به آموزش به ویژه به نوجوانان و جوانان دارد که این ریشه در گذشته دارد، او میگوید: در منطقه طلاب همیشه بچه محلها را کمک میکردم تا گوهرتراشی را یاد بگیرند، به همین دلیل هم بسیاری از گوهرتراشان مشهدی شاگردانم بودهاند، چون خودم از کوچکی و شاگردی شروع کردم، تقریبا کودکی نکردم و فقط کار میکردم، اکنون با شاگردانم راحتم از خاطرات تلخ و شیرین کار و زندگی را برای آنها بازگو میکنم.
شرایط زندگی امروز با گذشته بسیار متفاوت شده است ما در گذشته به سختی زندگی میکردیم و آرزو داشتیم یک تومان که کار کرده بودیم را بتوانیم برای خودمان هزینه کنیم اما شرایط به گونهای دشوار بود که این امکان وجود نداشت، اکنون جوان 16-17 با وجود این که همه امکانات را برای یک زندگی راحت و آسان دارند اما نا امید هستند به نظرم باید آن مشکلاتی که در گذشته داشتیم را برای جوانان و نوجوانان بازگو کنیم تا آنها به آینده امیدوار باشند.
چین جایگزین ایران در بازارهای جهانی
استاد غلامیان عمرش را در بازار گوهرسنگهای سپری کرده و به خوبی با چالشها و مشکلات این صنف آشنایی دارد، او درباره وضعیت گوهرتراشی در مشهد میگوید: حدود 20 سال قبل خودم صادرکننده بودم، به کشورهای همسایه، شامل ترکیه، عراق، عربستان و دیگر کشورهای حاشیه خلیج فارس گوهرسنگ صادر میکردیم، تقریبا 90 درصد انگشتر بازار عربستان، سوریه و عراق از ایران تامین میشد که بیشتر آن توسط هنرمندان مشهدی ساخته میشد، حدود 20 سال قبل صادرکننده عقیق به کشورهای اسلامی بودیم اما آرام آرام چین جای ما را در این بازارها گرفت.
این پیشکسوت گوهرتراشی به عواملی دیگری نیز اشاره میکند و تاکید میکند: واردات بیرویهای به داخل ایران نیز شکل گرفت و واردات انگشترهای ساخته شده از تایلند، ترکیه و چین ضربه محکمی به بازار ایران وارد کرد.
کشورهایی مانند چین که توانستند سهمی بیشتری از بازار ایران را بدست آورند، برنامهریزی بهتری از ما دارند، به عنوان مثال آنها علاوه بر تسهیلاتی که برای تولید مصنوعات مرتبط با گوهرسنگها و گوهرسنگها میدهند مشوقهای صادراتی نیز دارند، چینیها سنگ خام ندارند، آن را از برزیل وارد میکنند و بعد از فرآوری صادرات میکنند، اما ما در ایران هم سنگ خام و هم نیروی فنی را برای فرآوری داریم.
روش چینیها در بازار گوهرسنگها
او درباره روش چینیها در بدست آوردن بازار میگوید: آنها تولید را افزایش و قیمت را کاهش میدهند، کاری میکنند که برای دیگران تولید مقرون به صرفه نباشد و پس از این که رقبا را از بازار بیرون کردند، در یک بازار بی رقیب به هر قیمتی که بخواهند کالای خود را میفروشند.
استاد غلامیان که فروش و صادرات گوهرسنگ از مشهد به برخی کشورها از جمله ترکیه و کشورهای حاشیه خلیج فارس را نیز تجربه کرده است، تصریح میکند: طی چند سال اخیر وضعیت گوهرتراشی در مشهد بهتر شده است، اقداماتی از سوی دولت انجام شده که در بازار کار گوهر سنگ تراشان تاثیرگذار بوده است، از جمله این که واردات سنگ تراشیده ممنوع شده است البته همچنان خروج گوهرسنگها یک چالش محسوب میشود.
یکی دیگر از چالشهای گوهرتراشان ممنوعیت ورود برخی ابزارهای خارجی است برخی از این ابزارهای تولید داخلی ندارد و گاهی اوقات از مبادی غیر رسمی و قاچاق تامین میشود که هزینه خرید آن چندین برابر میشود، پیشنهاد میکنم به اتحادیههای گوهرتراشان برای واردات ابزارهای مورد نیاز مجوز بدهند یا وزارت این ابزارها را وارد کند.
جان تازهای در گوهرتراشی مشهد
او با وجود این که به برخی چالشها و مشکلات پیش روی گوهرتراشان اشاره میکند اما بسیار به آینده امیدوار است و میگوید: گوهرتراشی طی چند سال اخیر در کشور و به ویژه مشهد جان تازهای گرفته است و اکنون نوجوانان و جوانان به این رشته علاقهمند شدهاند، هم اکنون دانش آموزان سه پایه 10، 11 و 12 از هنرستان پیامبر اعظم برای گذراندن کلاسهای عملی گوهرتراشی به مرکز آفرینش و پژوهشهای صنایع دستی و هنرهای سنتی مصلی مراجعه میکنند، بسیاری از این دانش آموزان در کارگاههای گوهرتراشی شاغل هستند.
انتهای پیام/
انتهای پیام/